loading...
عاشقانه
hamid بازدید : 157 یکشنبه 17 دی 1391 نظرات (0)

برای خواندن شعرها به..............دیگه خودتون می دونید

اینم یه شعر قشنگ 

الا ای شیخ جویای بکارت

الا اي شيخ جویای بکارت
به لاي پاي دخترها چه کارت؟

تو فرمودي بکارت ها که پاره ست
دقيقاً درصدش هفتاد و چار است

ببينم از کجا آوردي آمار؟
ز جمع آشنايان يا ز اغيار

شمارش را به ديگر کس سپردي
و يا خود رفتي از داخل شمردي؟!

تو از هرکس که ارقامش شنفتي
چرا زان بيست و شش درصد نگفتي

نگفتي بيست و شش درصد بکارت 
نشان باشد ز انواع اسارت

گروهی باکره، از سکس دورند
کزین بابت گرفتار غرورند

گروهي ترس خورده، صاف و ساده
اسير انجماد خانواده

گروهي پاي بند دين و مذهب
به شدت باکره ، اما معذب!

شما که دختري را سن نُه سال
به شوهر ميدهي راضي و خوشحال

چرا خواهي اگر شوهر نکرده
شود چل ساله ، سالم مانده پرده؟

بیا و دست بردار از حقارت
نچسب ای شیخ نادان بر بکارت

بکارت مال دوران های دور است
به زن های جوان تحمیل زور است

بکارت نیست معیار نجابت
نجابت را چه بشناسد جنابت!

نجابت، شیخ نادان، پرده ای نیست
به اینکه داده ای یا کرده ای نیست 

نجابت چیست؟ حق کس نخوردن
بکارت چیست؟ مال کس نبردن

نه بین مردمان اخلاق و عصمت
به میزان بکارت گشته قسمت

فریب مردمان، ضد عفاف است 
نه آن کاری که در زیر لحاف است

که هر آمیزشی قبل از عروسی
بود یک مطلب خیلی خصوصی

مبر سر را درون بستر خلق
که بینی گوزشان را تا ته حلق

خودت شام زفاف ای شیخ بد ذات
بکارت داشتي ارواح بابات؟

تو با آن حجت الاسلام فاکر
چگونه میتوانی بود باکر؟

برای تو کسی پرونده هم ساخت
و يا بر پشت و پيشت کنتور انداخت؟

(در کون شما کنتور اگر بود
سر یکهفته کنتور هم دمر بود
اگر یک روز باشی توی حوزه
بواسیرت بچسبد زیر لوزه)

تو هم حالا به اين حد از جسارت
ز دخترها طلب داري بکارت؟

چه میفهمی تو قانون طبیعت
که میآئی ز مادون طبیعت

چه دخترهای نوزادی که گه گاه
ندارند این بکارت را به همراه

به آنها چون خدا پرده نداده
شوند البته که بی پرده زاده

ترا گر اعتراضی هست حالا
بگو با حضرت باریتعالی

که ای پروردگار پاک عالم
چرا پرده ندادی خاک عالم!

امام ِ جمعه آ! بر خویش رحمی
بکن کاری که یک قدری بفهمی!

بدن ها فرق دارد با بدن ها
خصوصاً مال دخترها و زن ها

همه یک شکل و جور و قالبی نیست
نمی فهمی؟ زن است این، طالبی نیست

یکی را پرده باشد نازک و ُترد
شود زائل اگر یک ضربه ای خورد

یکی را پرده کشدار و غشائی است
مثال شخص آقا ارتجاعی است

که تا وقتی که آن بانو نزاید
از آن یک قطره هم خون در نیاید

یکی هنگام ورزش داده از دست
یکی تا آخرش همراه او هست

تو آمار از کجا کردی فراهم
بیا یکخرده آگه کن مرا هم

من اینها را که گفتم مستند بود
قوانین ازل بود و ابد بود

ندارد حرف من ردخُور ز قرصی
ولی تو باید از دکتر بپرسی

که او بی پرده تر از پرده گوید
برایت واضح و گسترده گوید

***
امام ِ جمعه آ، یک چیز دیگر
نمیدانی، نمیفهمی، مکرر!

اگر شد پرده ای هرگونه پاره
تجارت، کرده پیدا راه چاره

بدوزد پرده را نرس و پرستار
خدایا زین معما پرده بردار!

(بکارت را ز مریم باید آموخت
که بعد از زایمان هم میتوان دوخت)

بکارت چیست قفل حفظ ناموس؟
نجابت در پس اش محفوظ و محبوس؟

اگر داری دلارش یا ریالش
بزن آن را بخیّه، بی خیالش!

تجارت، میکند حفظ بکارت
بود ناموس ها دست تجارت

اگر دارای ناموسی از این راه
به بی ناموسی ات صد بارک الله

امام ِ جمعه آ ! قدری حیا کن
دکانی دیگری این جمعه وا کن

مناسبتر ُپرش کن این دکان را
که بشناسی همه اجناس آن را

فوراگزامپل دکان بول و غایط
بخور آنقدر تا جانت درآید
 

 

 

 
   


 

 

 
 
   

 

 

 
   
ایول کینگ 

اینم یک شعر آویزونی

خواهرم در کوچه آرايش مکن!
از جوانان سلب آسايش مکن

گيسوان از روسري بيرون مريز
بر مسير ديدگان افسون مريز

خواهرم ديگر تو کودک نيستی
فاش مي گويم عروسک نيستی

خواهرم ، اين لباس تنگ چيست؟
پوشش چسبان رنگارنگ چيست؟

خواهرم اينقدر طنازي نکن!
با امور شرع لجبازي نکن

در امور خويش سرگردان مشو
لايق چشمان نامردان مشو

خواهرم ، پاچه ت چرا اينقد شده؟
راست راستي، اين تريپت بد شده !

پاچه ات ، کوتاه و برمودايي است
خشتکت چسبيده بر يک جايي است !

خواهرم ، اين خط چشم، ايراني است؟
امتدادش يک کمي طولاني است!

خواهرم گيرم که مو بر مي زني،
مو ي پا و دستها را ميکني ،

زير ابروي تو اي خواهر ! کجاست؟
زير ابروي تو ، رکن دين ماست!

خواهرم ، تاتوي ابرو ميکني؟
ابرو هشتي ، شينيون مو ميکني؟

خواهرم ، مو را چرا مش مي کني؟
توي مويت هي چرا کش ميکني؟

خواهرم ، رنگ برنزه ، رنگ توست؟
اين دو چشمم ، يک دو ساعت ، منگ توست !

چاک مانتو ، تا لب باسن چرا ؟
بردن دل از داداش و من چرا ؟

خواهرم من ديده ام چت ميکني
توي چت ، جلب محبت ميکني!

اين دماغ سر بالا ، از بهر کيست ؟
بهتر از من ، از برايت ، مرد نيست!

خواهرم ، اين ريش و پشمم ، مهر تو !
برده از من ، دين و دل ، اين چهر تو !

جون من، صيغه ميشي ، با مهر کم ؟
گر بخواهي ، کل ريشم مي زنم!!!

ازدواج ، از سنت پيغمبر است
هر که اين سنت نيابد ، بس خر است !
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 25
  • بازدید کلی : 3,340